شیشه

به هر جا می نگرم نا آشناست
من کجایم
من در دنیایی رها شده ام که نمی دانم چگونه است
دنیای بیگانگان
دنیای چرا ها
دنیای نقص ها
دنیای هیجانها و اشکها
من کجایم
به من می گویند سلامت باش
از چه؟
و چگونه؟
 درست بخورم درست بپوشم درست حرف بزنم و درست فکر کنم
چگونه من را در این دنیا به زندان حکم های خود فرو میبرند
من کجایم که من بودن در لباس است و مدرک
و تو کجایی
قرار من
آرامشم
که تحملم از بی تو بودن به ته رسیده 
تو من را به واسطه دوست داشتن فرستادی 
و من به واسته دوست داشتن تو نالانم و حیران
تو با منی و من می پندارم بی تو هستم
من تو را دارم و   برای داشتنت دل تنگم 
شادی را در تو ترجمه می کنم پس شادم تا تو هستی
شاید هرگز چنین زمانی برای من دیگر فراهم نیاید
که از تو بنویسم
یا شاید باز مجالی باشد
شوق وجود مهربانت آنچنان قویست که دل را با همه گم شدنش
گرم نگه میدارد
من به خودم وا نگذار ای بزرگ

نظرات 9 + ارسال نظر
سعید سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1383 ساعت 07:59 ب.ظ http://nale.persianblog.com

سلام عزیز همیشه مهربانم /
اما برای دیدارش مدرکی باید و لباسی ، لباسی به رنگ عشق و مدرک ِ بی ریایی .
و مهربانی در روح بلند و زیبای تو ترجمه می شود / روحی که پرورگار عالمیان از بابت آن به این خلقت خرسند است /

خوشحالم از این که دگر بار ایاممان با حضورت معطر شد.
ارادتمند

delsookhteh دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1383 ساعت 11:35 ب.ظ

salam
kash adami ba donyaye neveshtehahsh az zamin ta asman fargh nemikard
kash vaghena an bood ke bar zaban miavard na motmen bash baz zamani fara miresad ke dobareh charb zabani koni baraye khoda benevisi vali kash khoda ham javab midad kash jaiii bood ke hame ba ham dar mahzareh khoda harf mizadim hameh ba ham na yek tarafeh nemdidoonam be omidr roozi ke hagh hameh jaro begireh

[ بدون نام ] دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:02 ق.ظ

وقتش نیست برگردی؟

سعید جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:36 ب.ظ http://nale.persianblog.com

سلام عزیز مهربانم /
سکوتت نگرانم کرده است و دلم برایت تنگ شده /
پیشاپیش سال نو رو به تو عزیزم تبریک عرض می کنم/
اردتمند شما

سعید چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:41 ب.ظ

سلام .....

[ بدون نام ] شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:31 ق.ظ

مینروا یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:47 ب.ظ

نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/در این حصار جادو ئی ـ روزگار بشکن...بس است دیگر. بشکن این شیشه را..بیرون بیا.بیرون را نگاه کن .بدون شیشه

سعید سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:29 ق.ظ

سلام
سلام
و سلام

سعید پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ب.ظ http://nale.persianblog.com/

و باز هم سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد