با یادت برای بودم دعا میکنم
دعا می کنم که مرا لحظه دیگری عمر دهد
شاید آمدنت را ببینم
در شوق دیدارت به در و دیوار می آویزم
کاش تا زنده ام بیایی
که آمدنت نه دلیل بودنت که دلیل رحمت است
من دیدگانم را به سجاده گل سرخ میدوزم
من دلم را بر نوک بلند ترین درخت می آویزم
شاید ببینم که می آیی
میدانی
و کاش این امدنها انقدر دیر نباشه که...
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
...
از دور سوار سبزپوشی پیداست
من معتقدم بهار می آید و او
حیف از این متن که بداندیشانه برداشت شود...