من و بودن من
تو و بودن تو
عشق و معنی عشق
تو ........
بله تو ...........
خود خودت
آفریننده من
من و تو
شعر و صدا
سوز و ساز
شوق و شور
دیدن و ندیدن
روییدن و روییاندن
کاشته شدن و کاشتن
خواندن و خوانده شدن
روایت و راوی
نماندن و ماندن
خواندن و شنیدن
وصف کردن و وصف بودن
رفتن و ماندن
بودن و بودن
میدانی که چه می گویم
تو ........
بله تو ...........
خود خودت
آفریننده من
من و تو
نگاهت را به دنیا دیده ای
عشقت را به نظاره نشسته ای
کیشت را به انتقاد گرفته ای
مرگت را مسخره کرده ای
تو با مرگ آمدی
توبا مرگ می مانی
تو با مرگ میمیری
مرگ آتش زیر خاکستر نیست
مرگ زبانه های شعله زندگیست
با زندگی بر مرگت بتاب
تا برایت روش شود
مرگ ناگفته نیست
مرگ ترجمان زندگیست
مرگ ؛ مرگ زندگی نیست احیای زندگیست
مرگ منطق زندگیست